خوان پر خان خانواده
بخش سوم
دکتر سید محسن فاطمی
فوق دکترای روان شناسی از هاروارد
ارتباط مناسب و خوب، همه ی وجوه عملکرد خانواده و تابآوری را تسهیل میکند. چالشهای پیچیده در زندگی خانواده ی معاصر، نقش ارتباط را بیش از پیش مهم میسازد. در زمانهای بحران، انتقالهای مخرب و گذرهای تکاندهنده یا فشارها و استرسهای مزمن و درست در زمانی که بیش از هر زمان دیگر ارتباط حیاتی و ضروری بهنظر میرسد، ارتباط بهم میریزد. ارتباط؛ متضمن انتقال باورها، رد و بدل اطلاعات، بیان هیجانات و فرآیندهای حل مسأله است. هر ارتباط از محتوایی برخوردارست که به انتقال مستندات، عقاید یا احساسات میپردازد و در کنار وجه محتوایی ارتباط از یک وجه رابطهای نیز برخوردار است که به تعریف، اذعان یا چالش ماهیت رابطهها میپردازد. برای مثال عبارت: “دارویت را بخور” فرمانی است که انتظار اطاعت را همراه دارد. همه ی رفتارهای کلامی و غیر کلامی دربردارنده ی پیامهایی هستند از جمله سکوت، کنار کشیدن یا تف کردن دارو که معنایش این است که، “دارو را دوست ندارم!” (احساس)، “فایدهای ندارد” (باور/ عقیده) یا “از تو اطاعت نخواهم کرد!” ( جمله ی ارتباطی)
مجموعه ی گستردهای از تحقیقات و پژوهشها، در حوزه ی تعامل خانوادگی و زوجین بر عناصر کلیدی یک ارتباط خوب متمرکز شده است. این تحقیقات مهارتهای معین مانند سخن گفتن و گوش دادن، خودآشکارسازی، وضوح و شفافیت، احترام و تکریم را مورد تأکید قرار میدهد. مهارتهای صحبت کردن به معنای صحبت کردن برای خود و نه برای دیگران میباشد. مهارتهای گوش دادن شامل: تمرکز پرتوجه و پاسخ مبتنی بر همدلی است. خودآشکارسازی شامل در میان گذاشتن اطلاعات و احساسات راجع به خود، تجربیات مهم و ارتباط است.
در درون خانوادهها تفاوتهای والدین و فرزندان به چشم میخورد. تقاضای والدین برای ارتباط باز از سوی جوانان ممکن است مزاحمت و دخالت تلقی شود. هنجارهای فرهنگی راجع به اینکه چه اطلاعات یا احساسی را باید برای درمیان گذاشتن با خانواده مناسب و مفید قلمداد کرد، متفاوت است. همچنین اینکه با چه کسی و تا چه اندازه با صراحت باید مطلبی را گفت این هنجارها متفاوت هستند. اسکاندیناویهای نیمه غربی، ضرب المثلی راجع به مردی دارند که آن قدر همسرش را دوست داشت که تقریبا دوست داشتنش را به او گفت!
در ژاپن به بچهها آموزش داده میشود تا آن چه دیگران تلاش میکنند بیان نمایند را از بستر، زمینه و چهارچوب استنباط کنند و به طرز بیان کردن مطلب دقت داشته باشند و توجه داشته باشند که چه چیزی گفته نمیشود.این موضوع همراه این باور است که کلمات نمیتوانند به طور مناسب معنا یا هیجانات
را بیان کنند. پزشکان ممکن است به اعضای خانواده از تشخیص یک بیماری وخیم اطلاع دهند اما به خود بیمار آن را بیان نکنند.
تلاشهای مداخله محور برای خانوادههایی که با شرایط حاد و ناگوار همراه هستند به دنبال آن است تا توانایی خانوادهها را برای آشکار شدن وضعیت خود بیان و پاسخ نسبت به نیازهای یکدیگر افزایش دهند و به آنها کمک کنند تا برای حل مسائل و مواجهه با مشکلات راههای مذاکره را یاد بگیرند. اطلاعات روشن، بیان هیجانی منعطف، حل مسأله از طریق مساعدت و معاضدت فرآیندهای کلیدی برای تابآوری خانواده به شمار میآیند.
مطالعات مختلف نشان میدهد که وضوح در ارتباط تسهیل کننده ی عملکرد موثر در خانواده است. پیامهای کلامی و رفتاری روشن، واضح و منسجم درک مشترک را فراهم میآورد. در خانوادههای همراه با عملکرد سلامت محور حتی با وقفههای مختلف اعضای خانواده میتوانند بحث و گفت وگوی خود را به طور موثر از سر گیرند و مسیر را با سلامت ادامه دهند. وضوح برخواسته از بسترها به اعضای خانواده کمک میکند تا واقعیت را از خیال، حقیقت را از عقاید و نیتمندی جدی را از شوخی و طنز تمیز دهند. قواعد روشن و منسجم خانوادگی تعاملات را سازمان میبخشد، انتظارهای رفتاری را به وجود میآورد و روابط را تعریف میکند. فقدان وضوح میتواند مشکل آفرین باشد. برای مثال وقتی مادری که از همسر جدا شده است به پسر بزرگ خود، مرد خانه میگوید، معنای آن چیست؟
وقتی ارتباط مبهم باشد، بهم ریخته باشد، یا حل یا مورد خدشه وارد شده باشد زاینده ی اضطراب، گیجی و سوء تفاهم خواهد بود. در فضای آغشته به اضطراب اعضای خانواده بر اساس مفروضات خطا آمیز خود رفتار میکنند یا تلاش دارند تا ذهن دیگری را بخوانند. اضطراب افزایش یافته و سردرگمی ارتباط مانع عملکرد موثر و هماهنگی در زمان بحران خواهد شد.
توانایی معنابخشی به یک بحران یا یک وضعیت خطرناک تحمل آنرا آسانتر میسازد. اغلب موارد اعضای خانواده دریافتهای متفاوتی را از رخدادها و آثار آن همراه دارند که این دریافتها میتواند برگرفته شده از اطلاعات پراکنده، شایعات یا حتی گمانها یا مفروضات خود آنها باشد. برخی با امید و برخی با ترسها و هراس جلو میروند. درک تجربه و مدیریت تجربه در سایه ی ارتباط باز اعضای خانواده بهتر صورت میگیرد. رد و بدل این درکها به خانواده کمک خواهد کرد که گزینههای خود را بهتر ارزیابی کنند، با چالشها به صورت سازنده کنار بیایند و دشواربها را بهتر پشت سر بگذارند. وقتی اعضای خانواده اطلاعات محدود یا متعارض داشته باشند امکان سازگاری آنها کمتر خواهد بود و گستردگی نگاه آنها با دشواری همراه خواهد شد. اعضای خانواده به طور معمول تلاش دارند تا عزیزان خود را از اطلاعات دردآور و آمیخته با رنج، به ویژه کودکان، سالمندان یا سایر اعضای آسیبپذیر مورد حمایت قرار دهند. اما سکوت طولانی، مخفی کاری یا وارد کردن خدشه میتواند موانعی را برای درک، ارتباط اصیل و تصمیمگیری آگاهانه به وجود آورد.