ابزارهای دیجیتال یا ابزار خشونت کودکان؟
ابزارهای دیجیتال عضوی دائمی از زندگی عموم مردم در جهان مدرن محسوب میشوند لذا رعایت دستورالعملهای استفاده مفید از این دستگاهها بهویژه برای کودکان اهمیت بالایی دارد.

به گزارش خبرنگارگروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، بیش از دو سال پس از آغاز همهگیری کرونا در سراسر جهان هنوز والدین ابهام زیادی در مورد تأثیر بازیهای دیجیتال بر سلامت جسمی و روانی کودکان خود دارند. قرنطینه خانگی به دلیل شیوع این بیماری همهگیر موجب شد دستگاههای دیجیتال نظیر گوشیهای هوشمند و تبلت به جزئی جداییناپذیر از زندگی کودکان تبدیل شود و میزان استفاده آنها از این دستگاهها تا حد بسیار زیادی افزایش یابد.
بیشتر بخوانید:
تحول در نظام آموزش کودکان با بازی/ میتوان با بازیهای رایانهای سطح یادگیری را افزایش داد
پرسش متداولی که بسیاری از والدین آنها مطرح میکنند قدرت تأثیرگذاری ابزارهای دیجیتال بر سلامت کودکان است. اگرچه گوشیهای هوشمند امروز به وسیلهای با کاربردهای متنوع در زندگی تبدیل شده ولی هنوز پدر و مادرهای زیادی در کشورهای مختلف نگران اثر سوء این ابزارها بر سلامت روحی فرزندان خود هستند. کارشناسان فناوری بارها به اهمیتبازیهای رایانهایو اثرگذاری آنها در زمینههای ارتباطگیری اجتماعی، شناخت نقاط قوت و روابط عاطفی اشاره کردهاند ولی هنوز پرسشهای پاسخ داده نشده متعددی در این حوزه وجود دارد و قطعاً پاسخ به آنها میتوان نگرانی میلیونها پدر و مادر را کاهش دهد.
دستگاههای دیجیتال هدیه مناسب برای کودکان است؟
با توجه به اینکه این روزها تقریباً بخش زیادی از سرگرمی کودکان محدود به بازی کردن با گوشی و تبلت شده است راهنمایی والدین و افزایش اطلاعات آنها در مورد تهدیدهایفضای مجازیو بازیهای رایانهای میتواند تا حد زیادی به جلوگیری از رفتارهای ناخوشایند و خشن در کودکان کمک کند. تعدادی از والدین معتقدند استفاده بیش از اندازه از ابزارهای دیجیتال موجب شده کودکان آنها خشن شوند و رفتارهای تهاجمی از خود نشان دهند. طبق بررسیهای انجامشده زمان زیادی که کودکان برای بازی کردن با ابزارهای دیجیتال صرف میکنند به رشد جسمی آنها آسیب میزند ولی هنوز دلیل علمی برای خشن شدن کودکان پس از بازی کردن با ابزارهای دیجیتال ارائه نشده است. درحقیقت چون کودکان مجبور هستند هنگام بازی کردن برای مدت طولانی در محلی ثابت بنشینند و تحرک کافی ندارند رشد طبیعی بدن دچار اختلال میشود.
ابزارهای دیجیتال مضر نیستند
مطالعه محققان دانشگاه کلرادو بولدر روی تعدادی از کودکان ۹ و ۱۰ ساله حاکی از آن است که استفاده کودکان تا پنج ساعت در روز از ابزارهای دیجیتال برای کودکان مضر نیست و به سلامت روانی آنها آسیبی نمیزند همچنین محققان مدعی هستند تعداد زیادی از بازیهای دیجیتال میتواند روابط اجتماعی کودکان را تقویت کند. در جریان این تحقیقات همچنین مشخص شد نوع نمایشگر مورد استفاده کودکان در میزان تأثیرگذاری آنها مؤثر است. به عنوان مثال گوشی هوشمند در مقایسه با تلویزیون اثرگذاری متفاوتی دارد و پلتفرمهای گوناگون نیز همین موضوع صادق است. توصیههای بینالمللی در مورد میزان استفاده کودکان ازابزارهای دیجیتالبا توجه به سن کودک راهنمایی مناسب برای مدیریت رفتارهای کودکان در فضای مجازی است.
کارشناسان فناوری همچنین به والدین توصیه میکنند بازه زمانی مشخصی برای تماشا کردن تلویزیون، نشستن روی صندلی به منظور بازی رایانهای و انجام فعالیتهای بدنی برای کودکان تعیین کرده تا علاوه بر حفظ سلامتی جسمی به ارتقای سطح ارتباطات اجتماعی فرزندان خود نیز کمک کنند. در حقیقت محققان از والدین میخواهند به جای محدود کردن کودکان آنها را برای حضور پررنگ در زندگی مدرن آماده کرده و به فرزندان خود کمک کنند تا از ابزارهای دیجیتال برای تقویت استعدادهایشان استفاده کنند. تشخیص مدت زمان مناسب برای استفاده از ابزارهای دیجیتال و نوع پلتفرم یا اسباببازی دیجیتال کلیدیترین نکات در هدایت کودکان برای استفاده مفید از دستگاههایی مثل گوشیهای هوشمند است.
محدودیتهای سنی برای استفاده از ابزارهای دیجیتال
گروههای تحقیقاتی در کشورهای مختلف پس از انجام آزمایشهای گسترده محدودیت استفاده از دستگاههای دیجیتال برای کودکان در سنین مختلف را تعیین و در رسانههای بینالمللی منتشر کردند. بر همین اساس تنها روش توصیهشده برای نگاه کردن نوزادان به صفحه نمایش تماس تصویری برای کوتاهمدت است و نباید از روشهای دیگری برای این گروه سنی استفاده کرد. مفیدترین خدمت دستگاههای الکترونیکی به کودکان در این سن پخش موسیقی است و میتواند زمینه آرامش آنها را فراهم کند.
تماشای صفحه نمایش دستگاههای الکترونیکی در کودکان ۳ تا پنج سال میتواند منجر به رشد خلاقیت و تخیل در آنها شود. البته استفاده از ابزارهای دیجیتال در این سن حتماً باید بر اساس نظارت پدر یا مادر باشد. بازیسازان و سازندگان دستگاههای الکترونیکی به والدین توصیه میکنند بازیهایی که دارای ویژگیهای تعاملی هستند در این سن برای کودکان انتخاب شود. به عبارت دیگر کودکان ۳ تا ۵ ساله علاقه بالایی به مشاهده ابزارهای موجود در دنیای واقعی در گیمهای رایانهای دارند.
در سن ۵ تا ۹ سالگی قدرت یادگیری کودکان تا حد زیادی رشد میکند از همین رو اپلیکیشنها و بازیهای که مهارتهای اجتماعی را آموزش میدهند گزینهای مناسب برای کودکان در این بازه سنی است. بازیهای معمایی و مرتب کردن پازل میتواند خلاقیت کودکان در این سنین را ارتقا دهد. کودکان ۹ تا ۱۲ ساله در دوره مهمی از زندگی خود بهسر میبرند زیرا در این بازه سنی کودکان به دنبال کشف جایگاه خود در خانواده و جوامع کوچک هستند از همین رو توصیه میشود والدین دقت بالایی در انتخاب ابزارهای دیجیتال و بازیهای مورد استفاده کودکان خود در این سنین داشته باشند.
برخی از بازیهای دیجیتال علاوه بر تقویت ویژگی یادگیری حس موفقیت را در کاربر به وجود میآورد. معمولاً چنین حسی با استفاده از تشویقهای ساده در بازی نمایش ایجاد میشود و کمک میکند تا کودکان برای زندگی آینده خود اعتماد به نفس بیشتری را به دست آورند. آخرین دسته از کودکان افراد ۱۳ تا ۱۸ ساله هستند. در جهان امروز به طور عجیبی علایق و سرگرمیهای کودکان این بازه سنی با حضور درشبکههای اجتماعیگره خورده است و در صورت نقشآفرینی مدیریت شده و مفید در این پلتفرمها کودکان میتوانند آینده موفقتری داشته باشند.
با توجه به توضیحات بیانشده والدین میتوانند نقش بسیار مؤثری در مدیریت استفاده کودکان از ابزارهای دیجیتال داشته و آنها را در مسیر درست و فارغ از آسیب روانی و جسمی هدایت کنند. به نظر میرسد ابزارهای تعاملی و دستگاههای که کودکان را ضمن انجام بازی به تحرک وا میدارند گزینه بسیار مناسب برای کودکان است و نه تنها به تقویت سلامت جسمی آنها کمک میکند بلکه به دلیل تخلیه انرژی و ارتباط مؤثر با محیط اطراف عاملی برای جلوگیری از بروز رفتارهای خشن است.

محمدزمان وفاجویی از اعضای گروه تئاتر «پاپتیها» قصد دارد نمایش «نیمه بیوهها» را که برداشتی آزاد از رمان «بیوهها» اثر آریل دورفمن است، سال آینده در تماشاخانه ایرانشهر اجرا کند.
محمدزمان وفاجویی عضو گروه تئاتر «پاپتیها» درباره جدیدترین فعالیت خود در عرصه تئاتر، به خبرنگار مهر گفت: به همراه نشمینه نوروزی نمایشنامه «نیمه بیوهها» را که برداشتی آزاد از رمان «بیوهها» اثر آریل دورفمن است نوشته و قصد دارم آن را روی صحنه ببرم.
وی درباره دلایل نگارش «نیمه بیوهها» با نگاه به رمان «بیوهها» توضیح داد: همیشه به کشور شیلی و دوره دیکتاتوری ژنرال پینوشه در آن کشور فکر میکردم و معتقدم شرایط دراماتیکی برای نگارش و ساخت آثار هنری دارد. ضمن اینکه آریل دورفمن هم نویسندهای است که نوع نگاهش به پیرامون بسیار تکنیکال و جذاب است.
وفاجویی یادآور شد: نگارش متن را از حدود ۳ سال پیش شروع کردیم که قطعاً با حضور بازیگران در تمرین دستخوش تغییرات بسیاری خواهد شد.
وی درباره گروه نمایش «نیمه بیوهها» و مکان و زمان اجرای این اثر نمایشی، گفت: این نمایش حدود ۸ بازیگر دارد. برای اجرای سال گذشته با بازیگران این نمایش به توافق رسیدیم ولی به دلیل شرایط کرونایی اجرای نمایش به سال ۱۴۰۱ موکول شد. حال باید بار دیگر مذاکرات را بازیگران انجام دهیم تا وضعیت گروه بازیگری نمایش مشخص شود.
کارگردان نمایش «نیمه بیوهها» افزود: در حال حاضر حضور منوچهر شجاع به عنوان طراح صحنه، ندا نصر به عنوان طراح لباس و حمید پورآذری به عنوان مشاور کارگردان قطعی شده است. قرار است درصورت امکان نمایش «نیمه بیوهها» را نیمه اول سال ۱۴۰۱ در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه ببریم.
وفاجویی که سالها به عنوان دستیار علی رفیعی کارگردان مطرح تئاتر ایران و همچنین نویسنده برخی از آثار حمید پورآذری کارگردان شناخته شده و سرپرست گروه تئاتر «پاپتیها» فعالیت داشته، درباره اینکه چرا در حوزه کارگردانی تئاتر کمتر فعالیت میکند، تأکید کرد: خیلی وقتها از من میپرسند که چرا خودم به عنوان کارگردان کار نمیکنم در حالی که باید به این نکته توجه کرد که درست است خودم کار نمیکنم ولی مشارکت در تولید اثر توسط کارگردانهایی چون دکتر علی رفیعی و حمید پورآذری برای من کمتر از کارگردانی نیست.
آخرین اجرای وفاجویی سال ۹۲ نمایش «مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد» با بازی سجاد حمیدیان در فستیوال «مونولیو» بود و پس از فستیوال در تماشاخانه «آو» در قالب اجرای عمومی به صحنه رفت. قرار است اسفند سال جاری این نمایش را به مدت ۱۵ شب، در عمارت روبرو روی صحنه ببرد
آیا درخواست ازدواج از سوی دختر کار درستی است؟
موضوعی به نام درخواست ازدواج از سوی دختر وجود دارد که فرهنگ ایرانی آن را نمیپذیرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، خواستگاری به عنوان مقدمه زندگی مشترک و مهمترین بخش زندگی هر فردی از گذشته دارای یک سری کلیشهها و بایدها و نبایدهایی بوده که تا امروز بدون فکر کردن به دلیل وجود این رسوم، صرفا به آنها عمل شده است.
خواستگاری سنتی در قدیم به این معنا بوده که دختر و پسری که یکدیگر را تا پیش از این ندیده بودند به سبب معرفی اقوام و یا همسایهها با یکدیگر آشنا میشدند و ازدواج در قالب سنتی نیز اینگونه بوده که خواستگاری از سوی خانواده پسر صورت میگیرد و ازدواج اتفاق میافتد. اما با گذر زمان روند ازدواج نیز تغییر پیدا کرده و دیگر دارای کلیشههای قدیمی نیست و شاهد پیشنهاد شروع ارتباط جدی و یا ازدواج از سوی دخترها هستیم.
اگر حق انتخاب را برای دختر همانند پسر در نظر بگیریم می توانیم بپذیریم که دختران نیز می توانند در فضایی سالم و مناسب ابتدا انتخاب کنند تا اینکه منتظر بمانند تا انتخاب شوند و نگرشهای قبلی که در گذشته در رابطه با ازدواج وجود داشت با پذیرش این موضوع تغییر پیدا خواهد کرد.
اما برای تغییر در فرهنگ یک جامعه که در راستای اصول اخلاقی و دینی آن کشور باشد نیاز به وجود بسترسازی، آموزش و فعالیت شبانهروزی است تا این تغییرات در بهبود فرهنگ و افزایش بهرهوری آن کشور موثر باشد.
حسین ابراهیمی مقدم متخصص روان شناسی و استاد دانشگاه در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص پیشنهاد ازدواج از سوی دختران اظهار کرد: از دیرباز یک سری رسم و رسوم ها در جامعه و فرهنگ ایرانیان در ارتباط با ازدواج بوده است و یکی از مهم ترین تصمیم های زندگی هر فردی محسوب می شود، معمولا با توجه به اینکه مردها در جامعه ی کشاورزی و دامپروری به عنوان بازوی کاری محسوب می شدند به همین دلیل از خانه خارج می شدند، اما خانم ها به دلیل خانه داری میزان حضور آنها در خانه بیشتر بود و نسبت به مردها کمتر از خانه خارج می شدند لذا اینکه از خانه خارج شوند و به نوعی انتخابی داشته باشند بیشتر برای مردها اتفاق می افتاد.
از سوی دیگر مردها در مقام شکارچی قرار داشتند و به طبع باید در کمین حیوانات می نشستند و شکارشان را در دام می انداختند. همچنین بحث ازدواج و انتخاب همسر هم برای این دسته از مردها به تعبیری جنبه شکار داشت اما نه به معنای واقعی این کلمه بلکه معنای شکار یک عشق و یا زندگی وآینده را می توانست داشته باشد.
به همین دلیل ما عمدتا شاهد این موضوع بوده ایم که مردها برای به دست آوردن همسر خود خواستگاری می کردند، در حال حاضر عملا این بافت ها تغییر پیدا کرده است و ما شاهد این مسئله هستیم که خانم ها نیز در بعضی از موارد از محیط بیرون از خانه حاضرمی شوند فعالیت می کنند و طبیعی است که مثل گذشته صرفا در خانه نباشند که توسط دوست، آشنا و فامیل مورد رصد قرار بگیرند.
حتی شاید این احساس را داشته باشند که اگر بخواهند خیلی دست روی دست بگذارند شاید سن مناسب ازدواجشان بگذرد و موقعیت مناسب خودرا برای ازدواج را به دلایل مختلف در محیط بیرون خانه از دست بدهند به همین دلیل این حرکت و علامت دادن ها و بعدا جلوتر رفتن و پیشنهاد دادن ها آرام آرام در جامعه ی ما از سمت خانم ها هم شکل پیدا کرد.
البته با توجه به اینکه این ساختار از قبل اسلام هم وجود داشته و دین اسلام نیز منعی برای آن نداشته است ما شاهد خواستگاری حضرت خدیجه از پیامبر اسلام(ص) هستیم به نظر می رسد که از منظر دین مشکل خاصی با این قضیه وجود نداشته باشد اما از نظر فرهنگی هنوز فرهنگ ایرانی در اغلب نقاط کشور خیلی با این مسئله کنار نیامده است و حتی شاید ما مواردی را داشته باشیم که دختر تا آخر عمر خود یک عشق پنهانی را در قلب خود نگهدارد و بیان نکند و یا حتی اگر عنوان شود احتمالا از سمت پسر پذیرفته نشود یا خانواده ی پسر این رفتار دخترا را به عنوان یک رفتار سبک سرانه و به نوعی غیر مودبانه تلقی کنند.
در بعضی از موارد ما شاهد این بوده ایم که این مسئله به عنوان یک امتیاز منفی برای دختر تلقی شده ، تحت این عنوان که دختر بسیار پررو، متوقع و از خود راضی است که البته می تواند هیچ یک از این موارد صحت و واقعیت نداشته باشد و آن دختر صرفا خواسته ی آن آرزو را اصطلاحا به خانه ی همسرش ببرد و علاقه ی خود مطرح کرده باشد.
البته آمار دقیقی در این زمینه صورت نگرفته است و ما نمی دانیم میزان درصد این ازدواج ها چه قدر است اما اگر بررسی صورت گیرد می بینیم تقریبا در همه ی ازدواج ها، به غیر از ازدواج های کاملا سنتی و در مواردی که پسرها پیشنهادی را به دخترها داده اند این دخترها بودند که شرایطی را فراهم کردند تا پسر مورد علاقه ی خود به آنها پیشنهاد دهد اما اینکه دختری مستقیم جلو برود و اصطلاحا خواستگاری را مطرح کند تعدادش کمتر است و هنوز جامعه آن را نپذیرفته است.
همچنین در موارد معدودی که در کلینیک ها به صورت مورد های نوعی و نمونه ای وجود داشته است بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که هیچ تفاوت معناداری از نظر موفقیت و پایداری این نوع ازدواج ها با ازدواج هایی که پسر پیشنهاد دهنده بوده وجود ندارد چون معمولا دختر هم زمانی پیشنهاد خود را مطرح می کند که احساس کند آن پسر از درجه ای از پختگی برخوردار است و یا این احساس را دارد که این فرد به درجه ای از تفکر و تعقل رسیده است که حالا می تواند انتخاب خوبی داشته باشد و البته معمولا ما شاهد این هستیم که خانم ها سیاست های بهتری را در این شرایط مواقع نسبت به آقایان به خرج می دهند.
در این شرایط پیشنهاد و یا درخواست ازدواج به گونه ای مطرح می شود که طرف مقابل این احساس را داشته باشد که حق دارد تا انتخاب کند و طبیعتا وقتی این انتخاب صورت بگیرد احتمال اینکه بخواهد مشکلی به وجود بیاید خیلی کمتر خواهد بود. زوجینی که دچار مشکل می شوند حتی اگر از طریق سنتی و یا از طریق پیشنهاد پسر هم باشد به همان میزان دچار مشکل خواهند شد لذا در صورتی که شرایط و حدود و ثقور کاملا مشخص شود، بعید است مشکلات این نوع ازدواج بیشتر از مشکلات دیگر ازدواج های عادی باشد.
دسته ای از افراد می گویند این نوع پیشنهاد، یک فرهنگ وارداتی و غربی است و اشکال دارد، معتقدم مسئله ای که کارکرد مناسبی داشته باشد و بتواند تاثیر گذار باشد و دردی از دردهای جامعه را درمان کند، همچنین منافاتی با اخلاق و قانون و مسائل فرهنگ ما نداشته باشد حتی اگر وارداتی و غربی باشد اشکالی به آن وارد نیست، برای مثال فرهنگ رانندگی کشور جای کار و آموزش دارد که اگر ما بتوانیم از بعضی کشورهای دیگر همانند کشورهای غربی فرهنگ رانندگی را وارد کشور خود کنیم میزان تصادف کاهش و آرامش شهروندی افزایش پیدا کرد.
اگر برای بهبود شرایط از تجارب سایر کشورها در حال استفاده هستیم، بیان آن هیچ مشکلی نخواهد داشت زیرا هنگامی که یک تجربه و یا راه حل می تواند تاثیرات مثبتی در جامعه داشته باشد و باعث ایجاد مشکل ریشه ای را در سطح فرهنگ و جامعه ی ما نمی شود یا منافاتی با آمیزه های دینی ما ندارد به نظر من استفاده از واژه فرهنگ غربی و وارداتی مناسب نیست و بهتر است به جای سنگ اندازی برای بستر سازی مناسب تلاش کنیم، پیامدهای مثبتی که می تواند این نوع ازدواج ها داشته باشد این است که ابتدا تشکیل خانواده صورت می گیرد و همچنین اینکه دختر همانند پسر می تواندخواسته ی خود را مطرح کند.
موارد بسیاری وجود دارد که فرد ازدواج کرده و صاحب فرزند و نوه است اما متاسفانه گوشه ی ذهن خود مرد دیگری را دوست دارد و مدام منتظر فرصت و توجه از سمت او بوده است لذا می بینیم که این قضیه منجر به این می شود که فرد حداقل این حس را دارد که شانس خود را امتحان کرده و برای رسیدن به خواسته اش تلاش کرده است حتی اگر جواب منفی را از سوی پسر دریافت کرده است و کمتر خودش را سرزنش و ملامت خواهد کرد.
البته پیشنهاد ازدواج از سوی دختر تبعات منفی هم می تواند داشته باشد آن هم اینکه در بعضی از فرهنگ ها نگاه چندان مثبتی به دختر نخواهد شد و بعضی از پسرها هم نگاهشان این است که دختر چطور به خود اجازه می دهد تا حس خود را بیان کند و در نظر او دختر پررو و بی ادبی ممکن است به نظر بیاید، در بعضی موارد خانواده ها مخالفت می کنند و این مخالفت منجر به تنش و مشکلات درون خانواده خواهد شد به همین خاطر است که باید این موضوع با یک آمادگی خوبی این جلو برود و خانم شناخت کافی نسبت به خود و خانواده اش داشته باشد در غیر این صورت می تواند تبعات منفی داشته باشد.
از جمله تبعات منفی که احتمال دارد به وجود بیاید این است که دختر جواب منفی بشنود، وقتی در ازدواج معتقد هستیم پسر این حق را دارد موردی را که با شرایطش سازگار است آن را انتخاب کند در مورد دختر همان حق محفوظ است و هر دو می توانند در صورت داشتن معیار و شرایط سازگار جواب مثبت را به طرف مقابل بدهند.
مسلما رسانه ها می توانند با نشان دادن جنبه های مثبت یا منفی چنین پدیده ای در اشاعه و پیشگیری این مسئله موثر باشند، بر همین اساس بهتر است یک تیم کارشناسی قوی با حضور روان شناسان تشکیل شود و تمام جوانب این قضیه مورد بررسی قرار بگیرد و اگر این مسئله به عنوان کارکرد مثبت محسوب می شود رسانه ها می توانند شروع به بستر سازی مناسب از طریق فیلم ها، فضای آموزشی یا بحث و سخنرانی و…کنند.
با توجه به اینکه دخترها نسبت به پسرها از حساسیت های متفاوت و بیشتری برخوردارند اگر واقع بین نباشند دچار آسیب های جدی پس از شنیدن جواب منفی خواهند شد، معمولا در این شرایط ابتدا نگاهشان به سمت ظاهر خود خواهد رفت و این احساس که به اندازه ی کافی پذیرفته نشده اند و یا دوست داشتنی نیستند به آنها دست خواهد داد که به سرخوردگی و حال بد آنها منجر خواهد شد.
در صورت انتخاب صحیح از هر دو طرف توصیه ی ما این است که ببینیم آیا آمارها، آمارهای مثبتی است و افزایش میزان ازدواج را با خود در پی داشته یا خیر؟ همچنین در صورت انتخاب صحیح و آگاهانه از سوی دختر و پسر منجر به این مسئله خواهد شد که میزان درگیری ها و مشکلات افراد کمتر و احساس روانی مثبتی داشته باشند ، در این صورت بایستی که حتما بستر سازی مناسب در جامعه برای این موضوع صورت بگیرد، همچنین انتظار می رود شرایط و تسهیلات اقتصادی برای این مسئله درنظر گرفته شود تا افراد بیشتری به ازدواج های صحیح و سالم تشویق شوند.